شیرین زبونی های فرشته آسمونیم
گل همیشه بهارم سلام روزها و لحظه ها تند تند سپری میشن و دخترم بزرگ و بزرگتر میشه نازتر و خانمتر و شیرین زبون تر.هر کی میبینتت عاشق شیرین زبونیت میشه من که میمیرم براش.یه وقتایی میگم وقتی بزرگ شی قشنگ صحبت کنی اونوقت من با چی ذوق کنم ؟قربون صدقت برم و کلی بچلونمت؟ از صحبت کردنت بگم که همه رو کشته. یک روز داشتم برای شما کتاب می خوندم که یک موبایل هم دستت بود بعد از دستت افتاد زمین.من از تو کتاب یه شکل نشونت دادم گفتم این چیه ؟دوبار پرسیدم.گفتی :تو اول بُلایمو(موبایلمو) بده بعد من بهت بدم اون چیه؟ شبایی که خونه مامان رقیه هستیم باهاشون میریم مسجد.یک پیرزنی بود که عصا داشت موقع بیرون اومدن از مسجد فوری رفتی دنبال کفشش بگردی بر...