درسادرسا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

درسا وروجک مامان و بابا

یه سری عکس از این مدت

1393/10/4 14:32
نویسنده : مامان زینب
421 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازنینم

این مدتی که کمتر نت اومدم سرگرم شما و اینور اونور بودیم.حتی عکس هم کمتر گرفتم.البته برای عکس انداختن شما هم همکاری نمیکنی یا تکون میخوری یا میپری دوربینو میگیری میگی من اَس بییرم.

اینم چند تا عکس از دخملیبوس

به زور آماده شده برای مهمونی.آخه یادم نیست گفتم یا نه ،با لباس خیلی مشکل داری.هر لباسی نمیپوشی.لباس باید نرم و لطیف باشه و کاملا ساده مثلا لباسی که دوخت داشته باشه روی سینه یا حلقه آستین تنگ داشته باشه میگی منو اَدَ میونه.منو اذیت میکنه.خودت باید لباس و کفشت رو انتخاب کنی.بالاخره داستان داریم از دستت.خندونک

باغ دایی مامان مریم ،دخترم در حال سبزی چیدن

 

درحال خمیربازی با موهای ژولی پولی.خمیر ها رو خودم برات درست کردم.

 

خوابیدن درسا.

 

 فدای دستای کوچولوت داری دلمه بادمجون درست میکنی.نفسسسسسم.

 

بچه محصل.

 

درسا و مهرسا.

 

وقتی داروی تقویتی گذاشتم رو سرت.جیگرم

 

در حال رنگ کردن چوب.

 

 یک روز که من دراز کشیده بودم وقتی کار ماشین لباسشویی تموم شده بود سبد برداشتی رفتی لباسهارو از ماشین خالی کردی،بعدا رفتم با این صحنه روبرو شدم.عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم.بوسمحبتبوسمحبتبوسمحبت

 

عشق مامان.

 

داشتیم میرفتیم خونه مامان رقیه ایستادی با دونه دونه درختها عکس انداختی.

 

این لباسو آوردی میگی تنم کنم.بعد میگی برقکارم می خوام برم سرکار.تعجب

 

درسا و مهرزادد

 یک شب باگروه رفتیم کوهپیمایی دخترک هم اومد.البته یه جاده سلامت زدند که با ماشین هم میشه رفت شما یه مقدار پیاده یه مقدار تو بغل من و اقای بندری و آقای خراباتی . بابا،بقیه رو هم با ماشین اومدی.

 

در حال رفتن به مسجد با مامان رقیه.کیف چادر ها رو گفتی باید من بیارم.

 

 سال باباجونم بود خونه مامان مرصع.رفتی یه پذیرایی برداشتی اومدی نشستی یه گوشه داری میخوری.در ضمن میوه هات رو هم گذاشته بودی داخل پلاستیک فریزر تا ببری.

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (3)

سپیده مامان درسا
10 دی 93 0:13
هزار ماشالله به گل دخملی ناناز
مامان مریم
10 دی 93 14:07
الهی فدای دخترگلم بشم بااین تیپ وقیافه قشنگش الهی امام زمان حافظت باشه مرسی مامان مریم جون
مرضیه سحرخیز
11 دی 93 10:47
سلام چه خانم شده كمك مامان هم مي كنه.