درسادرسا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

درسا وروجک مامان و بابا

روزایی که گذشت

1392/7/22 1:20
نویسنده : مامان زینب
1,079 بازدید
اشتراک گذاری

سلام درسا جونم

چهارشنبه 10 مهر همراه بابا و مامانی و خاله ها رفتیم تهران.شب تا ساعت 1:30 بیرون بودیم و کافی شاپ ،شما هم پا به پای ما بیدار.روز پنجشنبه برای خرید رفتم بیرون تا بعدازظهر ومامانی زحمت مراقبت از شما رو کشید.شام رفتیم خونه دختر عموم اونجا خیلی بهت خوش گذشت چون یک دختر کوچولو و کلی اسباب بازی داشتند شما هم حسابی سرگرم شدی.روز بعد یعنی جمعه به همراه دختر عموهام و خانواده شون رفتیم پارک جنگلی سرخه حصار.غروب هم حرکت کردیم سمت شهر و دیار خودمون.

روز یکشنبه بردمت قد و وزن،قد 79،وزن 200/9  .از اونجا رفتیم خونه مامانی و شما رو برای اولین بار اتوبوس سوار کردم. بعد از ظهر مامانی برای مامان بزرگم که رفتند مکه آش پشت پا درست کرده بود .روز دوشنبه خونه خودمون مهمون داشتیم،دوستام بودند که یکی شون دوتا دختر داشت برعکس سری قبل که دختر کوچیکش رو اذیت کردی این سری دختر خوبی بودی باهاشون بازی کردی. اینم کارای این چندروزمون.

 حالا نوبته عکسه

 

خونه عموم از اینکه پشتی ها رو این مدلی گذاشته بودند خوشت میومد،یه سره دور میزدی روشون مینشستی.

 

سوار بر ماشین سما جون(دخترِ دخترعموم)

 

پارک سرخه حصار

 

اولین بار سوار بر اتوبوس

 

از راست به چپ:درسان،دینا،درسا.

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان یاسمن و محمد پارسا
16 مهر 92 7:49
عزیزم روزهاتون پر باشه از شادی و خرمی درسا جونم عکسات خیلی قشنگه
خاله فریبا
16 مهر 92 11:27
روز جهانی کودک مبارکت باشه خاله جون همیشه سلامت باشی و خنده رو لبات
خاله کمیل و کیان
16 مهر 92 12:22
روزت مبارککککککککککککککککک عسلم
خاله کمیل و کیان
16 مهر 92 12:23
کلی پست گذاشتید عقب موندم سر فرصت میام شرمندهعسلم روزت مبارک
خاله کمیل و کیان
16 مهر 92 17:32
اپم
مامان کورش
16 مهر 92 23:22
سلام
چرا بی خبر امدید و رفتید ما را اصلا خبر نکردید. ما هم یواشکی بیاییم سمنان؟
چه عکس هایی دخملی گرفتی.


شرمنده برنامه قبلی نداشتیم.در ضمن 2 روز هم نموندیم.
خاله کمیل و کیان
18 مهر 92 17:04
وای معلومه حسابی بهت خوش گذشته اون 3نفر هم ست کردن خیلی بامزه شده