درسادرسا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

درسا وروجک مامان و بابا

تهران دهم تا سیزدهم دی

1392/10/15 1:05
نویسنده : مامان زینب
784 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل نازم

سه شنبه صبح رفتیم تهران،اول رفتیم بهشت زهرا،بعد از اونجا رفتیم خونه زنعموم ،با دیدن بچه ها کلی ذوق کردی و باهاشون بازی میکردی حسابی سرگرم بودی اصلا پیش من نمیومدی.بعداز زهر با هم رفتیم بیرون قدم بزنیم که شما خوابت گرفته بود زود برگشتیم.فرداش رفتیم خونه پسر عموم تا تونستی آتیش سوزوندی خونه شون رو کن فیکون کردی پسرشون رو هم اذیت کردی.آبرو نذاشتی برامون.ناراحتناراحتناراحت

شب خونه عمه فریده بودیم،کورش که شهریور اومده بود خونمون ،لز دستش کتک خوره بودی،انگاری یادت بود یه مقدار ازش میترسیدی و با نگرانی از وسایل بازی استفاهده میکردی،اما بعدش جبران کردی وقت برگشتن انگشتش رو گاز گرفتی.

روز جمعه رفتیم هایپر استار اونجا هم با بچه ها باز میکردی برای خودت قدم میزدی وقتی صدای آهنگ به گوشت میخورد قر میدادی.

بالاخره این چند روز هرچند برای من خیلی خسته کننده بود ولی به شما حسابی خوش گذشت.با دیدن جاهای جدید،آدمهای جدید و وسایل بازی جدید سرگرم بودی.ماچماچماچ

 

دردونه مامان در حال خوندن فاتحه.

در حال آواز خوندن.

انگاری قطع شدچشمک

روز چهارشنبه برف میبارید خیلی قشنگ بود،فکر میکنم اولین بار بود برف میدیدی.

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان یاسمن و محمد پارسا
15 دی 92 2:34
ای دختر بلا چقده تو شیرینی
مامان الناز
15 دی 92 15:07
خاله زهره
15 دی 92 19:24
سلام عزیزم،سلام عسل خاله،خاله قربونت بره جیگرم،دلم برات ی ذره شده، مردشور این درس رو ببرن که بخاطرش نمیتونم جیگرمو ببینم،امروز یلی خیلی خیلی خیلی دلم برات تنگ شده عزیزم،کلی عکست رو بوس کردم عشق خاله، دیگه دااره اشکام میاد از دوریت نفسم ایشالا امتحانام زودتر تموم شه ،ی دل سیر ببینمت دوسسسسسسسسسسستتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم دلبرم،همیشه کوچولو بمون،عشقمیییییییییییییییییی نفسمییییییییییییی دلبرکمیییییییییییییی مرسی خاله مهربونم.اشک مارو هم در آوردی.
خاله فریبا
19 دی 92 10:41
همیشه به سفر مامانی ناز گلو ببوس ممنون عزیزم.چشم شماهم آویسا جون رو ببوس.
مامان محمدصدرا
21 دی 92 0:36
الههههههههههههههی عزیزم عاشق اون عکستم که داری آواز می خونی خوشگلم ممنون خاله جونم.
ساني مامي شاديسا
21 دی 92 14:19
كلي از دست شيطونيهاي درسا جونم خنديدم ماشالله خيلي بلا شده. براش اسپند دود كن خيلي خوشم اومد كه براي انتقام انگشت اون پسر كوچولو رو گاز گرفته !‌معلومه از حالا بلده حقش رو بگيره من هم هركجا با اين وروجك ميرم خستگيش برام مي مونه از بس كه بايد دنبال بدوم كه خرابكاري نكنه !‌! اما عوضش خوبه كه به اين فسقليها خوش ميگذره بله دیگه اصل اینه که به اونا خوش بگذره نه ما.