محرم سال 92
سلام عمر مامان
از اونجایی که شما فهمیده تر شدی و هر مورد و قضیه ای رو که میبینی با دقت بررسی میکنی سعی کردم در ماه محرم شما رو برای دیدن بیشتر عزاداریها بیرون ببرم.اولین موردش برنامه شیرخوارگان بود،بعد هم دسته های عزاداری و برنامه دعا خونه اقوام.اولین بار که دسته های عزاداری و پرچم،علم ها،زنجیر و طبل ها رو دیدی خیلی تعجب کردی چند دقیقه ای مات و مبهوت نگاه کردی بعد یواش یواش میخواستی بهشون نزدیک شی،دیگه نمیشد نگهت داریم می خواستی راه بری.شبهای بعدی هم به همین شکل،خیلی برات جالب بود.
بالاخره عمو ها رو مجبور کردی ببرنت جلو.
محرم سال ٩١
فدات شم کوچولوی مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی