درسادرسا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

درسا وروجک مامان و بابا

بدترین روز عمر مامان

1391/11/12 14:29
نویسنده : مامان زینب
460 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان

سه شنبه صبح ساعت 6 با گریه و ناراحتی بیدار شدی بابا شما رو راه برد و بعد هم رو شکم بابا خوابیدی،دوباره بیدار شدی و کلی گریه کردی اونم چه گریه ای،اصلا گریه ات بند نمی اومد شیر هم نمی خوردی،به دکترت زنگ زدیم خدارو شکر بیمارستان بود و گفت بیارینش،ما هم فوری بردیمت،معاینه ات کرد و گفت نفخ شکمه،برای مطمین شدن عکس شکم و آزمایش خون و ... گرفتند تو اورژانس بهت سرم زدند که موقع سرم زدن کلی گریه کردی و اشک ریختی منم نمیتونستم گریه هاتو ببینم و گریه نکنم،زار زار گریه کردم داشتم میمردم می خواستم من جای تو بودم و درد میکشیدم اما تو سالم بودی تو خونه بودی و چهاردست و پا مرفتی و بازی میکردی،مامان فدای اون ضجه زدنت که دیگه نا نداشتی نفس نداشتی قلبم داشت از تپش می افتاد و می خواست از حلقم بزنه بیرون.دکترای اورژانس می گفتند معلوم نیست چیه شاید انسداد روده باشه یا آپاندیس یا ... .مامانت داشت میمرد دیگه نمیدونستم چیکار کنم با گریه هیچی درست نمیشد ولی کاری هم از دستم بر نمی اومد.دست و دامن خدا رو گرفتم نذر کردم .خدارو شکر مامان مریم بود هر وقت خیلی گریه میکردی تو رو بغل میکرد و آرومت میکرد.من که داشتم دیوونه میشدم.رفتم تو حیاط بیمارستان و همراه گریه ابرها های های گریه کردم.جواب آزمایشات و سونوگرافی و عکس همه خوب بود دکتر جراح هم معاینه کرد و گفت چیزی نیست،تا حدی خیالم راحت شد و آروم شدم.تا شب  مشکل  تا حدی حل شد شکم شما کار کرد و سبک شدی سر حال شدی ،یه کوچولو هم خندیدی الهی مامان قربون اون خنده هات .شب رو بیمارستان موندیم ،صبح دکتر اومد معاینه ات کرد گفت مشکل حله و میتونید برید.کلی ذوق کردم و خدا رو شکر گفتم.راستی اونجا کلی نی نی بود که مریض بودند ،ایشالا زودتر خوب شن و هیچ بچه ای مریض نشه.

قربون اون دست کوچولوت

 

مامان فدات

 

 

همیشه شاد باشی نفسم

 

درسا در حال نشون دادن سرمش.ببینین لو دشتم چی دالم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان کورش
12 بهمن 91 14:45
الهی چرا اوف شده بودی. خدا رو شکر چیزی نبود.
مامانی میدونم خیلی سخته بچه مریض باشه و بیمارستان بره من که همین الان اشک تو چشمامه. خدا کنه همه بچه ها سالم باشند.

سلام بله واقعا سخته.اتفاقا خیلی به یادت بودم که چی کشیدی وقتی کورش بیمارستان بود.
علامه کوچولو
12 بهمن 91 17:04
سلام خداروشکر همه چی خوبه و بخیر گذشت
انشاءالله که همیشه سالم و سرحال باشه


مرسی.ایشاالا
زهرا مامان امیرحسین
12 بهمن 91 22:12
بمیرم
همین حالا که دارم مینویسم چشمم پر اشکه
ایکاش زود نمیبردینش بیمارستان
آخه زود توی دل آدمو خالی میکنن
تقصیری هم ندارن کارشون همینه!!!!!!!!
الهی هیچ بچه هی هیچوقت هیچ جا مریض نشه
الهی آمین


آمین
نیم وجبی
14 بهمن 91 1:33
وای الهییییوقتی سرمو دیدم رو دستت واقعا شوکه شدم اشکام سرازیر شد
خدا نکنه تو مریض باشی بمیرم خاله


خدا نکنه خاله مهربون.
مامی روژان
14 بهمن 91 11:25
خیلی خوشحالم که زودی خوب شدی خاله جون ایشالا دوستات هم زود خوب شن ودل ماماناشون مثل مامی تو شاد شه
شقایق مامان آرشا
14 بهمن 91 19:22
دیگه روز بد نبینی خاله.خوشحال میشم ما را لینک کنید.موافقتتون را برام نظر بذارید
FARIBA
17 بهمن 91 19:49
خدارو شکر .از خوندن پست ناراحت شدم با کمال میل لینکتون کردم.ممنونم که به ما سر زدید دوست خوبم
شقایق مامان آرشا
17 بهمن 91 22:42
سلام.بله خودم بافتم 75 دانه سر گرفتم 3 سانت یه زیر یه رو بافتم بعد حدود 18 سانت ساده از زیر بافتم بعد کم کم از کناره ها کو ر کردم و بافتم تا 5 تا دانه رسیدم اگه خواستی دنباله کوتاه باشه بعد 18 هر 5 دانه یه 2 تا را یکی کن که دانه ها کمتر شه.
مامان یاسمن ومحمد پارسا
17 بهمن 91 23:37
خدا را شکر نازی خانم حالش بهتر شده ایشالاه همیشه شاد و سر حال باشه ممنون که بهمون سر زدید
fariba
19 بهمن 91 1:49
خداروشکرک بخیر گذشت.7ماهگیت مبارک عروسکم


مرسی خاله مهربون
مامان زینب
19 بهمن 91 6:48
سلام
آخی عزیزم .خدارو شکر که چیزی نبوده وبه سلامت گذشته
زندگی همینه عزیزم تا می یای بجنبی یه رنگ تازه ...
ممنون از حضور گرمتون با افتخار من هم شما را لینک کردم


ممنون عزیزم
مسیحا
19 بهمن 91 15:29
خداکنه همیشه شاد و سلامت باشی ناز کوچولو
FARIBA
20 بهمن 91 1:54
_______¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤ __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤ مهربون هميشگي ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذري ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نيم نگاهي ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظري ¤¤¤¤¤¤¤ __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____________________¤¤¤¤¤¤ ______________________¤¤¤¤ _______________________¤¤
مامان آرنیکا
18 اسفند 91 14:39
الهی بمیرم اخه مامانش چرا بچه سالم و گذاشتی اینجوریش کنن گناه داره یه دکتر مطمئن پیدا کن پیش این دکترای پولکی نبرش که الکی رو بچه عیب بزارن حالا پولش به درک یکم بفکر خودتو درسا باش ایشال.. همیشه سالم باشه و شاد ولی این نگفتم که مواظب نباشی ولی اینجور که معلوم بچه سالم سالم فقط شما رو اذیت کردن


آره عزیزم فقط اذیت شدیم.خدارو شکر درسا چیزیش نبود.